آمپول زن

همه داستان های کوتاه من

همه داستان های من شامل قصه های کوتاه ، قصه های کودک و مقالات مارکتینگ

آمپول زن

صلاح الدین احمد لواسانی
همه داستان های کوتاه من همه داستان های من شامل قصه های کوتاه ، قصه های کودک و مقالات مارکتینگ

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

آمپول زن

نویسنده :  صلاح الدین  احمد لواسانی

********************************

وقتی کوچیک  بودم ،مثه همه بچه های دیگه مریض می شدم و به دکتر مراجعه می کردم. طبیعی بود که بعد از مطب جناب دکتر کارم به تزریقات چی امروزی و آمپول زن اون روزها می افتاد

با هزار ترس و لرز و بدبختی و ده هزار حیله برای فرار از زیر چنگال خوف انگیز آن فرشته نجات ، تسلیم شده و روی تخت می خوابیدم به سینه .

اون فرشته مهربان به زبون های مختلف تلاش می کرد.  منو قانع کنه . که عضلاتم رو منقبض نکنم . تا تزریق به به خوبی و خوشی تموم  بشه .

اما ترس از سرنگ و سوزن وحشتناکش تو همه جونم رخنه کرده بود . به خواست منطقی اون  نمی تونستم عمل  کنم و همین باعث تجربه ای تلخ  و تکراری از  درد  و رنج  مضاعف ازآمپول  زدن می شد.

اما  بالاخره یک  اتفاق خوب  این  چرخه ترس و فرار از آمپول رو به  پایان خودش رسوند .

یک  بار کهبه همراه پدر بزرگ مهربون  و دانام ، برای تزریق به آمپول زن مهربانی مراجعه کرده بودیم .  اون فرشته گفت : آماده تزریق باش .....من کمی کار دارم ،بعد از تموم شدن کارام میام و  آمپولت رو می زنم.  منتها الان  با الکل  جاشو ضد عفونی می کنم.که دیگه  معطل نشی .

من آماده بر روی تخت خوابیدم. پدر بزرگ هم سر من رو به داستانی شیرینش گرم کرد. دقایقی گذشت ، سوزشی  بسیار  خفیف که قابل  اعتنا نبود  و بعد صدای مهربانی که  می  گفت : تمام شد.  بلندش شو عزیزم

راستش  نه  تنها  متوجه فرو رفتن سوزن سرنگ نشدم . بلکه کوچکترین  دردی هم وجود  نداشت .

از اونبه  بعد  متوجه شدم که چرا آمپول  زن ها مرتب  می گن عضلت  رو  شل کن  . بعد ها پدر بزرگ با یاد آوری آن تزریق و تزریق های قبل  ؛  نصیحتی به من کرد.که آن نصیحت این بود.

اون  گفت :  پسرم  ، زندگی هم  درست مثل آمپول زدنه .اگر موقع تزریق  آمپول سخت بگیری و عضله ها رو منقبض کنی ، نه تنها درد داره  ؛ بلکه  جای تزریق هم متورم می شه ، حتی ممکن است سوزن در عضله بشکنه و احتمال عفونت محل تزریق  هم زیاده

و  اضافه  کرد: زندگی هم درست  مثل آمپول  زدنه  هر چه بیشتر سخت تر بگیری . درد و رنجت بیشتر میشه.

پس اگه مشکلی پیش می آید ، پشت اون  متوقف نشو  و ماتم نگیر که چه کنی . یا حلش کن ،  یا  دورش بزن .

 

پایان

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: آمپول زن

تاريخ : یک شنبه 17 آبان 1394 | 20:32 | نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.